فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 4 اردیبهشت 1403

تو عاشق نیستی

اله یار خادمیان

نمی خوانم تو را وقتی ،که نظمت نا هما هنگست
غزل کی می شود شعری که بی تصویر و اورنگست
کجایی کیستی اهل کدام افسانه و عشقی
نمی دانم چه دینی داری و، فکرت چه فر هنگست
کبوتر بچه ی دل ،کی شود همراز باشاهین
به اصلاحت چه اندیشم که جانت تشنه ی جنگست
به هر سمتی نظر کردم فریبی بود لبخندت
وفای عهد کی دا رد کسی که عاشق رنگست
تو تنها صورتی دیدی و رنگ حیرت آمیزی
در این بازار سحر آمیز تصویرت همه سنگست
اگر چه وعده ی بسط و گشایش می دهی اما
گشایش نیست در فردی که چشم بینشش تنگست
ره دیگر بزن، هرگز به عقدت در نمی آیم
مرا رقص و ، تو را آواز ، دلگیر و بد آهنگست
تو عاشق نیستی ننگ مرض می بارد از چشمت
سر شعر هوس بگذار اینجا قافیه لنگست

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران