فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 31 فروردین 1403

مقايسه شاهنامه با ايلياد

« موضوعی که در ادبیات کهن بارها باآن روبرو می شویم ، کیفر یافتن گناهکار است .در ایلیاد هومر «پاریس » شاهزاده « تراوا » به یونان می رود و هلن همسر« منلاس » را می فریبد وبا خود به « تراوا » می برد به همین سبب جنگ بین دو قوم در می گیرد و شهر « تراوا»به عقوبت این گناه ویران می گردد ؛ اما یونانیان فاتح نیز که مردم « تراوا » را هلاک یا اسیر کرده اند ، بی کیفر نمی مانند و هریک به مصیبتی گرفتار می آیند » (اسلامی ندوشن ، 1385. : 124) .

« در شاهنامه ، سلم و تور و افراسیاب ، به جهت آن که بی گناهانی را کشته اند ، هر یک به تلخی مجازات می شوند . حتی رستم که اسفندیار را از روی اضطرار هلاک کرده ، بهای خون او را سخت گران می پردازد، نه تنها خود نابود می شود ، بلکه دودمانش بر باد می رود ؛ در داستان ضحاک از هر یک از این سه اصل نشانه ای دیده می شود . » (. همان : 125) .

مدار جنگ در« ایلیاد »عشق به زن است؛ آگا ممنون دختری را که آشیل اسیر کرده ، از وی می گیرد و رقابت و مشاجره سختی بر اثر آن آغاز می گردد. اما در «شاهنامه» محرک جنگ ، اغلب حس افتخار، عشق به آزادی یا حس انتقام است. کین ایرج و ریختن خون سیاوش ایرانیان را به جنگ با تورا نیان می کشاند و شرف نام ، رستم و اسفندیار را در مقابل یکدیگر قرار می دهد. (نفیسی،1385: 23).

اسفندیار به سبب نامجویی و آوازه طلبی ، و رستم از بیم بد نامی و رسوایی با یکدیگر به ستیز برمی خیزند. وطن دوستی ونام جویی نیز به خوبی در ماجرای رستم و سهراب به چشم می آید. در «شاهنامه» قدرت و عظمت پهلوانان بارزتر است و آنها به نیروی بازوی خود می کوشند و دل بازوی آنان تکیه گاه پیکارشان است.

« جنگ ایران و توران در کین خواهی سیاوش یاد آور جنگ «ایرانیان و تروایان » ، در ایلیاد هومر است . با این تفاوت که در « ایلیاد »نبرد بر اثر زیبایی درگیر می شود و در شاهنامه بر سرخوبی . جنگ شاهنامه مفهوم عمیق تر و انسانی تر دارد . » (اسلامی ندوشن ، 1385 : 156).

قهرمانان «ایلیاد» اگر چه سجایا و صفات بشری دارند اما خشونت و سادگی خاصی در اطوار و احوال پر از تناقض و تضاد آنها دیده می شود و شهوت ها و ضعف ها و پستی های مخصوص به خود دارند که نمی توانند آنها را پنهان کنند. آنها همچنین گاه آزاد و جوانمرد،گاه فرومایه و طماع و خودخواه جلوه می کنند ، اما پهلوانان شاهنامه نمونه ی انسان های قهرمانند که محرک آنها خواسته هایی شدید اما عالی است. حس افتخار و انتقام ، عشق به وطن و ملت ، علاقه به آیین و کیش است .

رستم را می توان در مقابل آشیل قرار داد . او در میان پهلوانان «شاهنامه» برتر از همه، و به واسطه سیمای مخصوص روحی و جسمی خود از قهرمانان دیگر ممتاز است. فقط از این جهت که فنا پذیر است با سایر اشخاص عادی قابل مقایسه می باشد.

اسفندیار روئین تن است ؛آشیل قهرمان ایلاد نيز رویین تن است او یک نقطه ضعف دارد و آن پاشنه ی پایش است که پاریس پسر پریام پادشاه تروا تیری به پاشنه ی پای او زد و سخت مجروحش کرد، گویند: سلاح تنها به پای وی کارگر بود. (نفیسی ، 1385: 778) .

در شاهنامه اراده انسان موجب جنگ است حال آنکه در « ایلیاد » فقط هوس خدایان المپ پدید آورنده جنگ است .و اگر جنگ تروا ده سال دوام یافته ، نه مقاومت مردم ایلیو باعث ادامه آن بوده نه پافشاری یونانیان (زرین کوب ، بي تا) .

گفته اند که صفت بارز شعر حماسی ، برانگیختن حس شگفتی و ستایش است این خاصیت قطعاً در « شاهنامه » از « ایلیاد » قویتر است . در حوادث « ایلیاد » که خدایان در ایجاد صحنه ها دخالت دارند هیچ جای شگفتی نیست ؛ زیرا انجام هیچ کاری از حیطه قدرت خدایان آنها بیرون نیست . اما در « شاهنامه » احوال واطوار از کسانی سر می زند که مانند ما انسانند وضعف ها وزبونی های ما را دارند . بدین گونه ، قدرت و عظمت قهرمانان در « شاهنامه » بیش از « ایلیاد » جلوه می کند وهمین نکته نشان می دهد که روح حماسی در « شاهنامه» از « ایلیاد » قویتر است .اختلاف زمان زندگی فردوسی وهومر بسیار است ، به همین سبب در عقاید و طرز تفکر این دو شاعر و اسلوب بیان وقایع وحوادث ، اختلافی آشکار دیده می شود .

شباهت « شاهنامه » با « ایلیاد » بیشتر در قسمت داستانی آن یعنی در تاریخ پادشاهی پیشدادیان و کیانیان است .

نتیجه گیری

شاهنامه ، شاهکار حماسی فردوسی، سرگذشت حماسی نبرد نیکی با بدی ، داد با بیداد است و معیار استوار فردوسی در این مایه فکری وبیان اندیشه فقط نیکی است اوکه بزرگ مرد اندیشه و خرد است و عقل سلیم و فکر باریک بینش را در بیان افسانه ها و حکایت های تاریخی به کار برده است از میان این دو یکی را برمی گزیند و آن نیکی است. او در جای جای شاهنامه ، نیکی ها را می ستاید و بر بدی ها و تیرگی ها یورش می برد؛ اما در ایلیاد این شاهکار بزرگ هومر پیروزی پهلوانان به حمایت و نیروی خدایان حامی آنها وابسته است و خدایان ایلیاد خوی و نهادی انسانی دارندو همان عواطف و شهوتهای در خور آدمیان را از خود بروز می دهند..

شاید گزاف نباشد از جهاتی بگوییم «شاهنامه» فردوسی بر «ایلیاد» هومر برتری دارد؛ اما باید این نکته را از یاد نبرد که شاهنامه و ایلیاد از زیباترین و با ارزش ترین و بزرگ ترین آثار حماسی ملت های جهان محسوب می شوند و بشر همیشه و همه وقت به وجود این دو شاعر «ایرانی و یونانی » افتخار نموده و خواهد نمود.

با كمك ويكى پديا

بخش نقد ادبی | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو