فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 28 فروردین 1403

چندین هزار امید بنی آدم

گفتم که مژده بخش دل خرم است این مست از درم در آمد و دیدم غم است این گر چشم باغ گریه ی تاریک من ندید ای گل ز بی ستارگی شبنم است این پروانه بال و پر زد …

گفتم که مژده بخش دل خرم است این
مست از درم در آمد و دیدم غم است این
گر چشم باغ گریه ی تاریک من ندید
ای گل ز بی ستارگی شبنم است این
پروانه بال و پر زد و در دام خویش خُفت
پایان شام پیله ی ابریشم است این
باز این چه ابر بود که ما را فرو گرفت
تنها نه من ، گرفتگی عالم است این
ای دست برده در دل و دینم چه می کنی
جانم بسوختی و هنوزت کم است این
آه از غمت که زخمه ی بی راه می زنی
ای چنگی زمانه چه زیر و بم است این
یک دم نگاه کن که چه بر باد می دهی
چندمین هزار امید بنی آدم است این
گفتی که شعر سایه دگر رنگ غم گرفت
آری سیاه جامه ی صد ماتم است این

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج