ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده

ای خوشا مست و خراب اندر خرابـات آمدهفـارغ از سـجـاده و تـسـبـیح و طـاعـات آمدهنفی را اثـبـات خـود دانستـه و اثـبـات نفیو ایمن از خویش و بری از نفی و ا…

ای خوشا مست و خراب اندر خرابـات آمده فـارغ از سـجـاده و تـسـبـیح و طـاعـات آمده
نفی را اثـبـات خـود دانستـه و اثـبـات نفی و ایمن از خویش و بری از نفی و اثبات آمده
کرده ورد بـلبـل مست سحـر خیز استـماع بــاز بــا مـرغ صــراحــی در مـنـاجــات آمــده
روح قـدسـی در هوای مـجـلـس روحـانـیان صـبـحـدم مـسـتـانه بـر بـام سـمـاوات آمـده
عــقـل بــا زلـف چــلـیـپــا از تــنـازع دم زده روح بـــا راح مــصـــفـــا در مــقــالــات آمــده
گشته مستانرا سر کوی مغان بیت الحرام عـاشـقـانرا گـوشـه مـسـجـد خـرابـات آمـده
عــارفـان را نـغــمـه چــنـگ مـغـنـی ره زده صــوفــیـان را بــاده صــافــی مــداوات آمــده
شـهسـوار چـرخ بـین نزدش پـیاده وانگهی رخ نـهـاده پـیش اسـب او و شـهـمـات آمـده
یک ره از ایوان بـرون فرمای خواجو را بـبـین بـر سـر کوی تـو چـون موسی بـمیقات آمده

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج