فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 31 فروردین 1403

میلاد شهبازی

تصویر تست
تصویر تست

میلاد شهبازی

 

حال مدارا داريد؟

مردم انگار شما از همه حاشا داريد

گوشه ي ذهن ،هزاران نه و اما داريد

بي جوابم نگذاريد،سوالم خوب است

اينكه از روي چه اميد به فردا داريد؟

ها… نديديد كه ديروز خدا را كشتند

پس چرا باز شما قصد تماشا داريد

پازل بچگي ام قطعه ي نانش گم شد

پدرم گفت به ما باز از اين ها داريد؟

سنگ قبر اخوان ثالث اگر خُرد شده

مشكلي نيست شما طاقت سرما داريد

تهمت پست سياست به غزل وارد نيست

اين شماييد كه پيوسته معما داريد

لاكِ من هم به خدا جاي سرم را دارد

پيشتان هستم اگر حال مُدارا داريد.

****سايه:

نقش من در زنگي شايد فقط يك سايه بود

سايه ي يك صندلي ،آن هم كه خود  بي پايه بود

چشم هايم را به رگ هاي زمين بستند و من

با تبر ،هي مي زدم بر اين تن بي پيرهن

من كه مطرود از تمام خنده ها بودم چه زود

دزد تنهايي تمام لحظه هايم را ربود

ساعتم درجا زد و با پاي لنگش ،لنگ لنگ

روبروي من نشست  و   بي صدا زد طبل جنگ

با خودم گفتم كه هرگز سهم من،اين ها نبود

چهره ي بي دست و پايم حق اين چين ها نبود

در خودم افتادم و آهسته غرق غم شدم

غم كم است انگار با مُردابِ خونم ، دم شدم

روح من حالا از اين تكرار پوچي خسته است

كوچه ي پيشاني ام از هر نمايي بسته است

گوشه ي شعر سياهي گور خود را كنده ام

لابه لاي واژه هايش گاه گاهي زنده ام

****
چكمه:

در فاصله دنبال خدا مي گرديد

وقتي كه در اينجاست،چرا مي گرديد؟!

در چكمه ي پاره پاره دختركي

باران فوران كرده كجا مي گرديد؟!