تــو آن مـاه زهـره جـبــیـنـی و آن سـرو لـالـه عـذاریکـه بـر لـاله غـالیه سـائی و از طـره غـالیه بـاریعقیقسـت یا لب شـیرین عـذارسـت یا گل و نسـرینجمال…
تــو آن مـاه زهـره جـبــیـنـی و آن سـرو لـالـه عـذاری | کـه بـر لـاله غـالیه سـائی و از طـره غـالیه بـاری |
عقیقسـت یا لب شـیرین عـذارسـت یا گل و نسـرین | جمالست یا مه و پروین گلاله ست یا شب تاری |
گهی می کشـی بـفریبـم گهی می کشـی بـعتـابـم | چـه کردم که بـا من مسکین طریق وفا نسپـاری |
جـدائی ز مـن چـه گـزینی چـو دانی کـه صـبـر نـدارم | وفا از تـو چـشم چه دارم چـو دانم که مهر نداری |
خـوشـا بــر تـرنـم بــلـبــل صـبــوحـی و جـام لـبــالـب | خوشا بـا بـتـان سمن رخ حریفی و بـاده گساری |
ز اوصـاف حـور بـهشـتـی نشـان داده لعـبـت سـاقـی | ز انـفـاس گـلـشـن رضـوان خـبـر داده بـاد بـهاری |
چو خواهد چه زهد فروشی چو از جام می نشکیبی | ز خـوبـان کـنـاره چـه گـیری چـو در آروزی کـنـاری |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج