حکایت (١٦)

یکی از صالحان بخواب دید پادشاهیرا در بهشت و پارسائی در دوزخ. پرسید که موجب درجات این چیست و سبب درکات آن چه.که مردم بخلاف این همی پنداشتند. ندا آمد که…

یکی از صالحان بخواب دید پادشاهیرا در بهشت و پارسائی در دوزخ. پرسید که موجب درجات این چیست و سبب درکات آن چه.
که مردم بخلاف این همی پنداشتند. ندا آمد که این پادشاه بارادت درویشان به بهشت اندر است و آن پارسا به تقرب پادشاهان در دوزخ
دلقت بـچـه کار آید و تـسبـیح و مرقع خود را از عملهای نکوهیده بری دار
حاجت بکلاه برک ی داشتنت نیست درویش صفت بـاش و کلاه تتری دار

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج