از روی پلک شب
شب سرشاری بود رود از پای صنوبرها تا فراتر می رفت دره مهتاب اندود و چنان روشن کوه که خدا
خانه » کتابخانه » کتابخانه دیجیتال » کتاب های شاعران » سهراب سپهری » حجم سبز ،سهراب سپهری
شب سرشاری بود رود از پای صنوبرها تا فراتر می رفت دره مهتاب اندود و چنان روشن کوه که خدا
دشت هایی چه فراخ کوه هایی چه بلند در گلستانه چه بوی علفی می آمد؟ من دراین آبادی پی چیزی
آسمان آبی تر آب آبی تر من درایوانم رعنا سر حوض رخت می شوید رعنا برگ ها می ریزد مادرم
روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد در رگ ها نور خواهم ریخت و صدا خواهم در داد ای سبدهاتان
ابری نیست بادی نیست می نشینم لب حوض گردش ماهی ها روشنی من گل آب پاکی خوشه زیست مادرم ریحان
با سبد رفتم به میدان صبحگاهی بود میوه ها آواز می خواندند میوه ها در آفتاب آواز می خواندند در
تا سواد قریه راهی بود چشم های ما پر از تفسیر ماه زنده بومی شب درون آستین هامان می گذشتیم
قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست
به سراغ من اگر می ایید پشت هیچستانم پشت هیچستان جایی است پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصدهایی است
پایگاه خبری شاعر خانه شاعران ایران در حوزه شعر ،داستان ، زبان و ادبیات فارسی از سال 1382 در جهت نشر آثار شاعران و نویسندگان فارسی زبان شروع به فعالیت کرده است.