از زبان برگ، شفیعی کدکنی

عبور

سفر ادامه دارد و شب از کناره می رود گریوه ها و دشت های رهگذر دوباره شکل یافتند و روشنی

ادامه مطلب »

پژواک

به پایان رسیدیم اما نکردیم آغاز فرو ریخت پرها نکردیم پرواز ببخشای ای روشن عشق بر ما ببخشای ببخشای اگر

ادامه مطلب »