بازی اسپانیایی
ای گاو باز ماهر اعصار دامان پرنیانی سرخت را همواره ، در مقابل چشمم نگاه دار تا گاو زورمند هوس
خانه » کتابخانه » کتابخانه دیجیتال » کتاب های شاعران » نادر نادر پور » خون و خاکستر ، آتش، نادر نادر پور
ای گاو باز ماهر اعصار دامان پرنیانی سرخت را همواره ، در مقابل چشمم نگاه دار تا گاو زورمند هوس
آن زلزله ای که خانه را لرزاند یک شب ، همه چیز را دگرگون کرد چون شعله ، جهان خفته
وقتی که شب با عطر پیچک ها از آسمان روشن اردیبهشتی در اتاق تیره ام لغزید من ، نامه ای
مرا عشق تو در پیری جوان کرد دلم را در غریبی شادمان کرد به آفاق شبم رنگ سحر داد مرا
خدای جهان سرخوش از آفرینش مرا ارمغان کرد سازی یگانه من آن ساز را بر دو زانو نشاندم سرش را
من آن درخت زمستانی ، بر آستان بهارانم که جز به طعنه نمی خندد ، شکوفه بر تن عریانم ز
آن روستای دامنه ی البرز کز خاوران به چشمه ی خورشید می رسید وز باختر به ماه جغرافیای کودکی من
ای خوشتر از خواب سحرگاهان هرگز مرا باور نمی آمد که برگردی در لحظه های تلخ بیداری ، به سوی
پایگاه خبری شاعر خانه شاعران ایران در حوزه شعر ،داستان ، زبان و ادبیات فارسی از سال 1382 در جهت نشر آثار شاعران و نویسندگان فارسی زبان شروع به فعالیت کرده است.