دختر جام، نادر نادر پور

سفرکرده

دیگر در انتظار که باشم ؟ زیرا مرا هوای کسی نیست روزی گرم هزار هوس بود امروز ،‌ دیگرم هوسی

ادامه مطلب »

یاد

تهی کن جام را ای ساقی مست که امشب میل جام دیگرم نیست مرا از سوز ساز و خنده ی

ادامه مطلب »

آشنا

دختر بر آستانه ی در عاشقانه خواند کای آرزوی من من فارغم ز خویش و تو آسوده از منی با

ادامه مطلب »

ملال

جهانا ! فسون تو ام بی اثر شد نگیرد مرا جذبه ی مهر و ماهت نه آن زعفرانی فروغ غروبت

ادامه مطلب »