عنکبوت و اندیشه
اندیشه های آتشین من در خلوت آن صبح ابر آلود خواب مرا آویختند از دل بیداری من در فروغ لاجوردین
خانه » کتابخانه » کتابخانه دیجیتال » کتاب های شاعران » نادر نادر پور » زمین و زمان، آتش، نادر نادر پور
اندیشه های آتشین من در خلوت آن صبح ابر آلود خواب مرا آویختند از دل بیداری من در فروغ لاجوردین
ای آفریده ای که تن مر مرین تو آن گونه روشن است که آب از فروغ ماه وان پرنیان سرخ
چندان فرو بارید برف جامد ایام کز حجم سردش : موی من رنگ زمستان یافت کنون نمی دانم که باران
این که نقاب مرا نهاده به صورت کیست ؟ که نتوان شناخت سیرت او را بر تن من حکم است
شب شد و اشک خزان ، مردمک پنجره ها را شست وز پس پرده ی پنهان فراموشی مشعل یا تو
بر پرده های رنگی بهزاد نامدار من ، نقش سالخورده ی خیام شاعرم من ، در میان بزم دستی به
شب در پس لبان درشت و سیاه خویش دندان فشرده بود بر الماس اختران الماس هر ستاره به یک ضربه
باران بامداد کهنسالی از موی من ، سیاهی شب را زدوده است اما به طعنه ، دست نمی شوید ازس
امشب ، گرسنگان زمین ، قرص ماه را از سفره ی سخاوت دریا ربوده اند اما ، نسیم مست در
پایگاه خبری شاعر خانه شاعران ایران در حوزه شعر ،داستان ، زبان و ادبیات فارسی از سال 1382 در جهت نشر آثار شاعران و نویسندگان فارسی زبان شروع به فعالیت کرده است.