خانه » کتابخانه » کتابخانه دیجیتال » کتاب های شاعران » نادر نادر پور » شعر انگور ، آتش، نادر نادر پور
ای شعر !ای طلسم سیاهی که سرنوشت عمر مرا به رشته ی جادویی تو بست گفتم ترا رها کنم و
من او را دیده بودم نگاهی مهربان داشت غمی در دیدگانش موج می زد که از بخت پریشانش نشان داشت
آزرده از آنم که مرا زندگی آموخت آزرده تر از آنکه مرا توش و توان داد سوداگر پیری که فروشنده
ابلیس ، ای خدای بدی ها ! تو شاعری من بارها به شاعریت رشک برده ام شاعر تویی که این
چرا ز کوزه ی ماه امشب نمی برون نتراویدست ؟ چرا نگاه خدا ، دیگر درین خرابه نکاویدست ؟ ستارگان
پایگاه خبری شاعر خانه شاعران ایران در حوزه شعر ،داستان ، زبان و ادبیات فارسی از سال 1382 در جهت نشر آثار شاعران و نویسندگان فارسی زبان شروع به فعالیت کرده است.