نه شکوفه ، نه پرنده
ای بینوا درخت کز یاد آسمان و زمین هر دو رفته ای ایا در انتظار بهاری مگر هنوز ؟ مرغان
خانه » کتابخانه » کتابخانه دیجیتال » کتاب های شاعران » نادر نادر پور » گیاه و سنگ نه ، آتش، نادر نادر پور
ای بینوا درخت کز یاد آسمان و زمین هر دو رفته ای ایا در انتظار بهاری مگر هنوز ؟ مرغان
دل آسوده ی من ، لانه پاک کبوتر بود که چتر شاخساران بر فرازش سایه گستر بود شبی فریاد خشم
تو آن پرنده ی رنگین آسمان بودی که از دیار غریب آمدی به لانه ی من چو موج باد که
چراغ شب تار من بودی ای زن دریغا که دیگر چراغی ندارم مرا یاد تو تندباد بلا شد که جز
به روی شاخساران ، میوه ی گنجشک ها رویید شفق در آب باران ریخت خون روشنایی را نسیم ناشناس از
در جام های کوچک هر برگ ، ابر صبح اشکی فشانده است لغزان تر از نسیم شیرین تر از شراب
یک روز صبح ، لحظه ی زادن فرا رسید فریاد دردنک زمین در گلو شکست زهدان او چو حلقه ی
باران شامگاه ، چو دیواری از بلور گلخانه ی شفق را در برگرفته بود خورشید ، همچو نرگس بیمار آسمان
پایگاه خبری شاعر خانه شاعران ایران در حوزه شعر ،داستان ، زبان و ادبیات فارسی از سال 1382 در جهت نشر آثار شاعران و نویسندگان فارسی زبان شروع به فعالیت کرده است.