از شیون و چنگ تو چنین فهمیدم/مرتضی تاجیک
کوچکترین سرباز(2)
از شیون و چنگ تو چنین فهمیدم
تا از دل خیمه، قتله گاهش دیدم
گو غربت بابای غریبت دیدی
از باغ دلم غنچه، تو را هم چیدم
خانه » اشعار » فارسی » اشعار مذهبی و ملی » اشعار عاشورایی » حضرت علی اصغر (ع) » از شیون و چنگ تو چنین فهمیدم/مرتضی تاجیک
از شیون و چنگ تو چنین فهمیدم/مرتضی تاجیک
کوچکترین سرباز(2)
از شیون و چنگ تو چنین فهمیدم
تا از دل خیمه، قتله گاهش دیدم
گو غربت بابای غریبت دیدی
از باغ دلم غنچه، تو را هم چیدم