آتش بگو، آتش بخوان بال وپرت را

 دريا بگو ، دريا بخوان چشم ترت را

با ما بگو با ما بخوان دفتر به دفتر

 آيينة عشق وشرف را ،پيكرت را

باران بگو ،باران بخوان، باران آتش

 از خاك وخون با ما بگو، ازتير وتركش

از سنگ وسنگر از غروب ،از نخل بي سر

 با ما بگو،باما بخوان دفتر به دفتر

ققنوس وار از بال وپر آسان گذشتي

آتش گرفتي، سوختي، از جان گذشتي

عشق اين چنين است، درد اين چنين است

 روز هجوم حادثه مرد اين چنين است

اي يادگارِ لاله هاي سرخِ پرپر

 اي از تبارِ عشق وآتش اي دلاور

پرواز كن در آسمان شوري در انداز

 تكرار كن پرواز را بي بال پرواز

ققنوس واراز بال وپر آسان گذشتي

آتش گرفتي، سوختي، از جان گذشتي

عشق اين چنين است ، درد اين چنين است

 روز هجوم حادثه مرد اين چنين است

2

حاشا مکن دل را

عاشقتر از ما نیست

تنها بگو این عشق

پای تو هست یا نیست

افتاده ام در دام تو

با این دل خسته

چشمی که آهو می کُشد

راه مرا بسته

غم دیوانه واری دارد این عشق

چه شیرین انتظاری دارد این عشق

ببن هر جا دل درد آشنای خسته ای هست

اگر کهنه اگر نو یادگاری دارد این عشق

دل را از عشق شعله ور کن

ما را از دل بی خبر کن

چون شب عاشقان روشن باش

ماه من تا ابد با من باش

اگر چه زندگی هرگز به کام عاشقان نیست

برای زندگی عاشقتر از ما در جهان نیست

موسیقی:ستار اورکی

خواننده:سالار عقیلی

3

تیتراژ آغازین سریال ششمین نفر

کوچه ها بن بسته

خونه ها خاموش

قصه ها غمگینه

شعرا فراموش

آسمون تاریکه

ماه پشت ابره

خنجرِ خورشید

تو مشتِ ابره

شهرِ شب خواب و

شهیدا بیدار

خط خونشون

مونده یادگار

رو تن دیوار

یه روز وا میشه

اخم آسمون

خورشیدو می بینیم

تو پنجره مون

رویای کوچه ها

خورشید فرداس

فردا که هر راهی

به سمت دریاس

خورشید مال ماس

خورشید مال ماس

تهران

یازدهم آذر نود