فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 اردیبهشت 1403

ای آشنا

ای آشنا چه شد که تو بیگانه خو شدی؟ با مهرپیشگان ز چه رو کینه جو شدی؟ ما همچو غنچه یک دل و یک روی مانده ایم با ما چرا چو لاله دو رنگ و دو رو شدی؟ نزدیک…

ای آشنا چه شد که تو بیگانه خو شدی؟
با مهرپیشگان ز چه رو کینه جو شدی؟
ما همچو غنچه یک دل و یک روی مانده ایم
با ما چرا چو لاله دو رنگ و دو رو شدی؟
نزدیک تر زجان به تنم بودی ای دریغ
رفتی به قهر و دورتر از آرزو شدی
ای گل که لاف حسن زدی پیش آفتاب!
خشکید شبنم تو و بی آبرو شدی
ای چهره از غبار غمی زنگ داشتی
اشکی فشاند چشم من و، شست و شو شدی
از گریه همچو غنچه گره در گلوی ماست
تا همچو گل به بزم کسان خنده رو شدی.
سیمین! چه روزها که چو گرداب، در فراق
پیچیدی از ملالت و در خود فرو شدی!

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج