فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 اردیبهشت 1403

دنيا جباري

فاطمه پاشاپور
دنيا جباري

اي تو به شب سپرده
اين عشق كال و مرده
اي تو كسي كه همراش
ارامشم رو برده

بشنو صداي من رو
از پس اين ترانه
نيستي و شد خاطره
روزاي عاشقانه

گفتي كه اين بهارو
دل تنگ مياي به خونه
اينجا زمستون شده
نشون به اين نشونه

رفيق نيمه راهم
عاشقي بود گناهم
شايد خبر نداري
لبريز اشك و آهم

اي تو به شب سپرده
اين عشق كال و مرده
اي تو كسي كه همراش
ارامشم رو برده
ارامشم فدايِ
تو يارِ سر سپرده

2

دلِ تو درياس
عشقت چه زيباس
دلم تو رو خواست
يه ادمِ خاص

آدم عاشق
منطق نداره
دست توي دستِ
عشقش نزاره

دور تا دورت رو
بهار گرفته
كارِ چشاته
بهار نرفته

تو كه صبوري
زندگي زيباست
باشي كنارم
خدا همينجاست

هر چي دلت خواست
تو از من بپرس
تا تهش هستم
عشقم دلت قرص

نپرس عزيزم
دل به كي بستي
پرسش نداره
عشقم تو هستي

دنيا جباري
تهران