نمونه ای از آثار ایشان:
هرچه گفت اسیر گیومه ها بود
ستاره شد
برای دیده شدن پاورقی ها
*
آه دیگر رنج دوری را نمی خواهم
این دمیدن های صوری را نمی خواهم
خسته ام ازبی نشانی ،خسته از تردید
من رسیدن وقت کوری را نمی خواهم
بغض دارم ،ای طبیب ای آشنا بر درد
گریه باید ،من صبوری را نمی خواهم
هی نگوییدم بخندم روی این دنیا
این همه لبخند زوری را نمی خواهم
حال من زخمی ست می خواهم که برگردم
آه دیگر رنج دوری را نمی خواهم
*
گاهی
به سلیقه ی تو حرف می زنم
به سلیقه ی مردم به دنیا نگاه می کنم
و گاهی
بی سلیقه
عوض می شوم
می خواستم همه بدانند
حرفی که مرا نمی زند
قشنگ نیست
و حرفی که نمی زنم
قشنگ نیست
و حرفی که نمی زنم
مرا بند می آورد
می خواستم یک نفر بگوید
این روزها چقدر ادای خودم را در می آورم
*
عصر بلوغ از کودکی هام داشت رغم می خورد
عقلم به دردام می رسید،دنیام به هم می خورد
دیوار صبرم زیر بارونای بی وقفه
انگار آجر آجرش ،یکریز نم می خورد
عصری که هق هق ها جوابای سوالم بود
تقدیرم اینجا بی رمق تیپای غم می خورد
سرگیجه هام کل اتاقو رو سرم می ریخت
دونه…به دونه…آرزوهامم قلم می خورد
رفت اون یه عصر ،اونکه همیشه بر نمی گرده
می گفت همیشه پیشمه ،اینو قسم می خورد
پرده سیاه ،رخت سیاه،دنیام سیاهی رفت
بابا نبود و حالم از این دنیا به هم می خورد
*
????
“باران”
باران
مست بوي گل ها
باريدو
باريدو
باريد
هشيار كه شد
دید همه ي گل ها راپرپركرده است
سیده زهرا جلیلی نهاد