سوختم زآتش هجر تو پدر تب کردم/ حبیب الله چایچیان
آتش هجر
سوختم زآتش هجر تو پدر تب کردم
روز خود را به چه روزی بنگر شب کردم
تازیانه چو عدو بر سر و رویم می زد
نا امید از همه کس روی به زینب کردم
خانه » اشعار » فارسی » اشعار مذهبی و ملی » اشعار عاشورایی » حضرت رقیه (ع) » سوختم زآتش هجر تو پدر تب کردم/ حبیب الله چایچیان
سوختم زآتش هجر تو پدر تب کردم/ حبیب الله چایچیان
آتش هجر
سوختم زآتش هجر تو پدر تب کردم
روز خود را به چه روزی بنگر شب کردم
تازیانه چو عدو بر سر و رویم می زد
نا امید از همه کس روی به زینب کردم