فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 4 اردیبهشت 1403

شبنم فرضی زاده

شبنم فرضی زاده
شبنم فرضی زاده

شبنم فرضی زاده

شبنم فرضی زاده
شاعر نویسنده ترانه سرا منتقد ادبی
متولد۱۳۶۵ اردبیل

برگزیده ی بیش از صد مقام فستیوال ادبی داخلی وبین المللی من جمله برگزیده هشتمین جشنواره بین المللی شعر فجر کشور،بانوی برتر شعر استان اردبیل در سال ۹۳ و…

سرپرست کارگاه شعربانوان حوزه هنری اردبیل
مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری بامداد اشراق
۶مجموعه کتاب شعر و تالیفات متعددی در دست چاپ

1

کسی که از من و این دل هزار شب !دور است
شبیه آینه ی رو به روم ,رنجور است

غم است اینکه کنارم نشسته بی آغوش
تب است این که به چشم شراره ها! نور است

به قول اهل سخن:پای عافیت لنگ است
به رسم اهل جفا :راه عاشقی کور است

ستمگرانه تو را, عاشقانه می خواهم
تورا به زور برای خودم تورا….زور است

شبیه مردم این روزهای این شهرم
بد است حالم و حال گذشته ناجور است

برای یافتن ام !!میروم
خدا حافظ

زنی که عازم شهر جدیدخود
گور
است……

شبنم فرضی زاده اردبیلی

2
‏‎

آینه های طلا

مس ها شبیه آینه های طلاشدند
وقتی که باهوای شما آشنا شدند

آهو،  غزل غزل پر تکرار بود و باز
صدها هزار شعر به آن مبتلاشدند

مشهد همیشه شاهد اعجاز بوده است
ازصحن تاسرا چه گره ها که وا شدند

آنقدرها خدا که شکستند پیش پات
آنقدر ها گدا که به نامت، خدا شدند

گوشه نشین هرچه رواقند  عاقلان
دیوانه ها که عاشق باب الرضا شدند

یک شهر میزبان جهانی مسافر است
اینها که پشت پنجره فولاد، جا شدند

شبنم فرضی زاده

3
نقشه

خبر ازدور پیچیده, که دست باد تن پوشت
-جنوبی محض می رقصد ازآبادانِ تاشوشت

نفس های بمی زیرِ تکاپوی قلم, لرزان
و عمق حادثه چشمان لبریزِ غزل نوشت

بلوچستان نخوابیده,همه یک روز میفهمند
چه آوردی سرِ بیتابیِ تفتانِ خاموشت…!؟

خم رازی مگو در مو, شب ویرانه های ری
 سیاهِ حجله بندِ شاه بانوهای  مدهوشت

حریر غربی ماکو سرِ گیسوی قالی ها
برایت شرق می بافند دستانی که بر دوشت…

خراسانی ترین شعری ,دلیل محض شاعرها
ردیفِ قافیه صف بسته در دیباچه ی یوشت

شکوه ِ نام نیشابور و شاهنشاهی ِکورش
گلوبند تخیل ,حلقه ی رندانه در گوشَت

هوای ابری گیلان, غبارعصر تبریزم
درون نقشه سردر گم ،من و یادم …فراموشت

شبم قندیل می بندد  نگاه اردبیلی  را
مرا یک روز دعوت کن به خوزستان آغوشت

شبنم فرضی زاده

4
از هرچه عطر خاص تری و شنیدنی
ای سیب ِسرخ وسوسه های چشیدنی

من هرچه دارم از هوس انتظار توست
حرفی نبوده از تو اگر در رسیدنی!

صد بار می کشی و مرا زنده می کنی
جامیست از ازل به ابد سرکشیدنی

باماه هم قطاری و با رود همسفر
با عشق؛هم نشینی و با سیب چیدنی

این”من” مرا گرفته و از من جدا شده!
در من منی شده به هوایت پریدنی

دارم عذاب می کشم از بی نظیری ات
ای باغ گل برابر رویت ندیدنی

شبنم فرضی زاده