فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 اردیبهشت 1403

شب

شب چون هوای بوسه و آغوش می کنی دزدانه جام یاد مرا نوش می کنی عریان ز راه می رسم و پیکر مرا پنهان به بوسه های گنه جوش می کنی شرمنده پیش سایه ی پروانه م…

شب چون هوای بوسه و آغوش می کنی
دزدانه جام یاد مرا نوش می کنی
عریان ز راه می رسم و پیکر مرا
پنهان به بوسه های گنه جوش می کنی
شرمنده پیش سایه ی پروانه می شوم
زان شمع شب فروز که خاموش می کنی
ای مست بوسه ی دو لبم، در کنار من
بهتر ز بوسه هست و فراموش می کنی
مشکن مرا چو جام که بی من شب فراق
چون کوزه دست خویش در آغوش می کنی
سیمین! تو ساقی ی ِ سخنی وز شراب شعر
یک جرعه در پیاله ی هر گوش می کنی.

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج