فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 31 فروردین 1403

نیزه ای در هوا

از آسمان آبی چتری نساختم تا در شب زمین از ازدحام باران ، بیرون کشد مرا روحم همیشه چون تن کودک برهنه است سهمی که از تولد بردم ، برهنگی است وین مرده ریگ…

از آسمان آبی چتری نساختم
تا در شب زمین
از ازدحام باران ، بیرون کشد مرا
روحم همیشه چون تن کودک برهنه است
سهمی که از تولد بردم ، برهنگی است
وین مرده ریگ عشق
مجنون صفت به خلوت هامون کشد مرا
از بیم نیستی سخن آغاز می کنم
کاهم که در برابر آتش نشسته ام
خاکم که گردباد به گردون کشد مرا
ای رهروی که سر به گریبان کشیده ای
ای رهرو غریب
فریاد من برنده تر از نیزه در هواست
هشدار تا ز پرده ی گوش تو نگذرد
بگذار تا بیفتد و در خون کشد مرا

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج