فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 31 فروردین 1403

شب شد، خيال آمدنت را به من بده ( بهمن ساكي)

شب شد، خيال آمدنت را به من بده ( بهمن ساكي)

عنوان : زيستن
شاعر   : بهمن ساكي

شب شد، خيال آمدنت را به من بده 
حس عزيز در زدنت را به من بده
امشب شبيه عشق رها شو درون من
روح شگرف بي بدنت را به من بده
اي مثل صبح آمده از لمس آفتاب
من سرم است پيرهنت را به من بده
اينجا ميان موزه ي شب خاك مي خورم
يك شب هواز پر زدنت را به من بده
من با«تو» گفتن از تو – تو را دور مي شوم
اي من، من هميشه«من» ات را به من بده

…حرفي نمانده است ولي محض يك حضور
فريادهاي بي دهنت را به من بده
مردن مرا نشانۀ تلخي ست بعد از اين،
نام قشنگ زيستنت را به من بده

منبع : از حنجره ي كارون، مجموعه شعر دفاع مقدس شاعران استان خوزستانبه كوشش بهمن ساكي