فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 اردیبهشت 1403

“قالب ” و ” محتوا و سبک ” و چگونگی آنها

نکته پایه و اساسی این نوشته ” قالب و محتوا ” است. خواستم بنویسم “قالب و سبک” دیدم که مستقیما به بحث ادبی می رویم . در حالیکه آن زیر مجموعه نکته بنیادین و پایه ای ” قالب و محتوا ” می باشد .” قالب و محتوا ” به سخن دیگر ظرف و مظروف یا برونمایه و درونمایه مفهومی فراتر از تعاریف ادبی و هنری است. زیرا در صنعت بویژه کارگاه های تولیدی و ریخته گری و متالژی کابردهای عمومی تری داشته و عام تر بوده است. زیرا از قدیما عموم مردم با قالب های خشت و کاشی و مانند آن اشنا بوده اند. قالب طرحی پیش ساخته است که موادی درون ریخته میشود تا مواد به آن صورت ارائه گردند.یا در حالتی دیگراین” قالب ” بصورت ” الگو و کلیشه” تهیه تا بر پایه آن کار بدست اید. از این پیش اشاره به بحث قالب و سبک در ادبیات بویژه در سرایش و شعر می رسیم . در ادبیات و شعر و سرایش قالب نیز همان مفهوم و کاربرد عام را دارد . یعنی قالب هایی از گذشته تا همین امروز. در اینجا نیز احساس عواطف و نگرش ها در قالبی مناسب و پسند شاعر و سراینده ریخته می شود تا به همان قالب ارائه شود. که در قالب های کلاسیک آنها اراسته و مزین به وزن و قافیه و ارایه های ادبی می باشد اما در آنچه بعنوان شعر نو شناخته میشود بر خلاف باور عمومی آن نیز قالبی است اما بدون آن تذهیب اسلیم ها رنگ و لعاب های وزن و قافیه . بلکه در شعر نو نیز حتمن ارایه های هنری و زیبا نگرانه را بایست داشته باشد و در اشعار نو ماندگار این ارایه های در درون خود اما به گونه ای دیگر مانند استعاره تضاد تشبیه و مانند آنها وجود دارد . برای اینکه از بحث اصلی” قالب و محتوا ” دور نشویم. قالب ها بسیار متنوع و گوناگون بوده اند چه در سرایش های کلاسیک چه در سرایش های به شعر نو. اما مواد و محتوا چیست. بدیهیست مواد و محتوای قاالب های شعر کلمه و واژگان هستند که در این قالب ها ریخته میشوند. تاریخ ادبیات فارسی کلمات را در چهار گونه یا به سخن دیگر چهار سبک می شناسد . در واقع” سبک” همان مواد وجنس موادیست که درون قالب ها ریخته میشوند. این چهار گونه مواد و جنس یا همان سبک عبارتند از کلمات” ساده و روان با ریشه هایی فارسی ” که بهترین سرایندگان این سبک و شیوه شاعرانی مانند فردوسی است و به” سبک خراسانی” مشهور است. دیگری” سبک عراقی” با کلماتی معمولا غلیظ و ثقیل ئ سنگین با ریشه های عربی که سرامد این سبک می توان از سعدی و حافظ نام برده میشود. سبک سوم “سبک تبریزی” است که بکاربردن واژه ها و استعاره های ملموس و رایج بین مردم بوده است در واقع شعر را از مفاهیم ملکوتی و عرفانی سبک عراقی به سطح کوچه وبازار اورد. که صائب تبریزی سرامد این سبک بوده است. اخرین سبک هم “سبک پس از دوران مشروطیت و تجدد خواهی” بوده است تا به امروز . این یاداوری برای این بوده است. که گفته شود کلماتی و واژگانی این مواد و جنس های گوناگون چهارگونه را می توان در هر قالبی ریخت . که عملا هم می بینیم که بعضی ازاد سرایان شعر نو گاهی از لغات به اصطلاح قلمبه سلمبه ثقیل و غلیظ بکار میبرند یعنی شعری در قالب شعر نو اما با کلمات غلیظ سبک عراقی . عده ای از واژه های ساده و روان و همینطور سبک های دیگر. بنابرین با چشم پوشی از برامد هر حس شاعرانه با هر سوژه و موضوع ناخوداگاه سبک و جنس کلمات را در ذهن سراینده پیش می اورد. بنابرین با نگرش به قالب سرایشی نو بنام ” لووپ ” که خودم پدید اورنده این قالب سرایش
بوده ام می توان با بهره مندی از همان مواد کلمات چهارگانه سبک های فارسی این قالب ” لووپ” را در سرایش بکار برد. نتیجه کلی و خلاصه اینکه ” قالب ها ” که گوناگون بوده اند با کلمات واژگان و جنس آنها (در سبک های چهارگونه) محتوا را شکل میدهند و عواطف احساس و نگرشهای شاعرانه را بصورت قالب دلخواه در خور و مناسب شاعر را پدید می اورند .

بخش نقد ادبی | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو