فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 اردیبهشت 1403

ادبیات کودک،ادبیات خاموش در اردبیل

ادبیات هر قوم و ملت آینه تمام نمای رشد و شعور معنوی آن جامعه محسوب می شود و کودکان به عنوان بخشی از سرمایه های انسانی در تحولات آتی هر جامعه بالقوه جریان ساز خواهند بود. بنابر این پرورش ذهن و فکر کودکان و کمک در جهت ایجاد تحول فکری و معنوی در ذهن و باورهای آنان،در نهایت موجبات تحول و بالندگی جامعه را فراهم خواهد ساخت.اما:
ادبیات چیست؟
با وجود اینکه تعریف کامل و دقیقی از ادبیات تاکنون ارائه نگردیده است،اما در تعریفی کلی” ادبیات مجموعه تظاهرات هنری هر قوم می باشد که در قالب کلام ریخته شده است”یا به عبارت بهتر:
” ادبیات به آثاری اطلاق می شود که از ساختار و قدرت بیانی عالی برخوردار باشند و افکار و احساساتی را بیان کنند که دارای ارزشهای پایدار و جهانی می باشند.
“به عقیده هاک:”ما ادبیات را به عنوان شکل تخیلی زندگی و اندیشه، در فرمها وساختارهای زبان می شناسیم”
با توجه به تعاریف فوق ادبیات می تواند موجب تعمیق ذهن و باروری اندیشه گشته دیدگاه انسان را نسبت به ماهیت خویش درمواجه با تجربیاتش مفهوم تازه ای ببخشد و این در نهایت موجب تحول خواهد شد.
کشف مفاهیم جدید نوعی آفرینش در حوزه اندیشه می باشد که توام با لذت بردن از زندگی شخصی است آنچه که روح را غنی کرده وذهن را وسعت می بخشد.
با توجه به بحث فوق ادبیات کودک شاخه ای از ادبیات محسوب خواهد شد،که بطور جزئی مخاطبان خاصی را مد نظر قرار خواهد داد و آن کودکان خواهند بود.برای شناخت ادبیات کودک ما ابتدا باید شناخت کاملی نسبت به این مقطع از زندگی داشته باشیم و ویژگی های بارز آنرا بشناسیم تا بتوانیم در نهایت ادبیات مخصوص به آنها را شناسایی نماییم.

روانشناسان کودکی را شامل 3 مرحله می دانند که هر مرحله دارای ویژگی هایی است:
1-از تولد تا 3 سالگی:
در این مرحله از زندگی رفتارهای کودک بیشتر جنبه غریزی ،تصادفی وانعکاسی دارد،از نظر جسمی قادر به انجام اعمال حرکتی کاملی نمی باشد،حواس رشد نیافته و قادر به برقراری ارتباط کلامی نیست. در این مرحله تلاش بر آن است تا ضمن پرورش جسمی،مهارتهای حرکتی مثل گرفتن اشیا،نشستن ،راه رفتن و دویدن راکسب نماید وتا حد امکان از حواس رشد یافته ای برخوردار باشد خوب ببیند،بشنود،ببوید ،بچشد ولمس کند.همپای رشد جسمی عواطف و احساسات او نیز رشد کند وبتواند با اطرافیان ارتباط کلامی برقرار نماید.
2- 3 تا 6 سالگی:
در این مرحله کودک تا حدوی در انجام برخی از کارها می تواند مستقل عمل نماید وبا استفاده از حس کنجکاوی شروع به کاوش در محیط اطراف خود نموده تجربیات شخصی خویش را نسبت به محیط اطراف گسترش میدهد.خیال پردازی یکی دیگر از ویژگی های کودک در این مرحله میباشد،پدیده ها واشیاء اطراف خود را جاندار می پندارد و شروع به برقراری ارتباط میکند.میل به بازی یکی دیگر از ویزگی های این مرحله می باشد وتمام وقت بیداری اورا بازی پر میکند ودر اصل بازی خود یک روش یادگیری برای او محسوب می شود و در خلال بازی شخصیت او شکل می گیرد،هوش او گسترش می یابد، دایره واژگان او توسعه می یابد وبه درک نسبی از اخلاق میرسد.
پرورش قدرت تخیل،پاسخ گفتن به کنجکاویها و پرورش نیروی تفکر و تعقل و نیزآغاز اجتمایی شدن با برقرای ارتباط با گروه همسالان آمادگی لازم را در او برا ی ورود به مدرسه ایجاد مینماید.
3- 6 تا 12 سالگی:
در این سن کودک به مرحله ای از رشد فکری،عاطفی وروانی میرسد که او را آماده آموزشهای رسمی مدرسه مینماید.وتفکر کودکانه جای خود را به تفکر منطقی می دهد،کودک بر قوای حسی-حرکتی خود تسلط کافی پیدا کرده آماده کسب مهارتهای اجتمایی میگردد.
با توجه به ویژگی های دوران کودکی که بدان اشاره شد،ما می توانیم تعریف درستی نسبت به ادبیات کودک داشته باشیم.این نوع ادبیات باید با توجه به :
1-محدود بودن تجربه کودکان از لحاظ نوع ،وسعت،ومیزان آن
2-محدودیت دایره واژگان
3-محدود بودن زمان اختصاص داده شده توسط کودک به امر مطالعه
باشد.با توجه به این محدودیت ها ونیاز ها می توان ادبیات کودک را اینگونه تعریف کرد که: هرآنچه خارج از برنامه درسی وآموزشی مستقیم،هنرمندانه نوشته و تنظیم شود،ادبیات کودک خوانده میشود یا به عبارت دیگر ادبیات کودک آثار نگارشی و تصویری خلاقی هستند ،که از ساختار ادبی و هنری برخوردار بوده ومتناسب باعلایق و توانمندیهای کودکان می باشند.با این تعریف در می یابیم ادبیات کودک تفاوت ساختاری عمده ای با ادبیات بزرگسالان ندارد و هر دو ادبیات هستند ولی با مخاطبان متفاوت.نکته دیگری که در ادبیات کودک دارای اهمیت می باشد،این است که کلیه آثاری را که در حوزه دانش،معارف و مهارتهای بشری خلق می شوندبطوری که از شیوه های خلاقانه ای برای انتقال مفاهیم بهره مند باشند نیز در حوزه ادبیات کودک قرار می گیرند .نکته دگر اینکه در ادبیات کودک بر وجود تصاویر متناسب با موضوع تاکید میگردد.که این خود بر فهم بهتر مطلب توسط کودک کمک میکند.
با توجه به بحث فوق هدف ادبیات کودک می تواند:
1-آماده کردن کودک برای شناختن،دوست داشتن و ساختن محیط.از طریق ادبیات است که کودکان مسائل مختلف را می شناسند و راههای گوناگون روبه رو شدن با آنها را می بینند وتجربه می کنند و در نتیجه این گسترش دید وتخیل،قدرت تفکر و سازندگی بیشتری بدست می آورند.
2-شناساندن کودک به خویشتن،ایجاد احترام به اصالت انسانی و میل به اعتلای مداوم.ادبیات کودک باید بتواند انواع نیازهای روانی کودک را بشناسد و به آنها پاسخ دهد .
3-سرگرم کننده و لذتبخش بودن.بهترین افکار و قشنگترین موضوعات اگر به نحو سرگرم کننده ولذتبخشی به کودکان ارائه نشود، هرگز نفوز کلام لازم را نخواهند داشت.
4-علاقه مند کردن کودک و ایجاد عادت به مطالعه.
برای بررسی ادبیات کودک در اردبیل نگاهی به تاریخ ادبیات کودک در ایران و جهان می اندازیم.
نخستین کتاب مخصوص کودکان با عنوان”یادگاری برای کودکان” در سال 1671توسط یک روحانی مسیحی به نام جیمز جانی وی نوشته شد، که هدف آن انتقال مفاهیم مذهبی به کودکان برای جلوگیری از ایجاد ترس در کودکان بود. درسال1697 شارل پرو نویسنده فرانسوی کتابی تحت عنوان”قصه های اخلاقی زمانهای دور” را منتشر کرد.در آلمان بین سالهای1812تا1814برادران گریم به جمع آوری قصه های عامیانه برای کودکان پرداختند.اوج شکوفایی ادبیات کودک در غرب در قرن نوزدهم(18505تا1875) با هانس کریستین اندرسن آغاز شد،که اورا “پدر ادبیات کودکان “میتوان نامید.چارلز دیکنز(1870-1812)با الیور تویست درسال1837 ودیود کاپرفیلد در سال1849 در انگلستان و لوئیزا می الکات با کتاب “زنان کوچک” و مارک تواین با کتاب تام سایر و ماجراهای هاکل برفین در آمریکا،به نوعی واقع گرایی را در ادبیات کودک مطرح نمودند.با نوشته شدن کتاب آلیس در سرزمین عجایب توسط چارلز لودویک داجسن دنیا جدیدی به روی ادبیات کودک در حوزه فانتزی نویسی گشوده شد و این روند با انتشار کتاب ماجراهای پینوکیو در سال1883 توسط کارلو کلودی ایتالیایی به اوج خود رسید.البته در این سالها با ظهور ژول ورن و کتاب سفر به اعماق زمین در سال1864 کودکان نوع جدیدی از ادبیات را با عنوان ادبیات علمی –تخیلی تجربه کردند.روند توجه به کودک و ادبیات کودک با پیشرفت علوم در قرن بیستم شتاب چشمگیری پیدا کرد و آثار بسیاری در این حوزه پدید آمدند.جهانی شدن ادبیات کودکان و تاسیس دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوا ن در سال1953،اعطای جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن به نویسندگان برگزیده کودک و نامگذاری روز تولد این نویسنده به عنوان روز جهانی کودک مقدمه پیشرفت هرچه بیشتر ادبیات کودک در جهان را فراهم نمود.جادوگر شهر اوز اثر فرانک بائوم(1900)وافسانه شیر و خرگوش،اثر بئاتریس پاتر اولین فانتزی های قرن بیستم بشمار می آیند.کتاب آوای وحش نوشته جک لندن(1903)شکل دیگری از ادبیات واقع گرا را برای نوجوانان ارائه می دهد .آسترید لیندگرن با مجموعه داستانهای پی پی توانست چهره متفاوتی از شخصیت یک دختر در جامعه غرب ارائه نماید. انتشار کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری فرانسوی در سال1940 این کتاب را به بهترین کتاب قرن بیستم در فرانسه تبدیل کرد.
تحول شعر کودک و تولید آثار فاخر در نیمه دوم قرن بیستم توسط شل سیلور استاین آمریکایی،آن اشمیت هلندی و می شی او مادوی ژاپنی تحول عظیمی در عرصه ادبیات کودک ایجاد نمود.در این سالها بود که تولید کتابهایی با موضوعات:تاریخ ،جغرافیا،سفرنامه ،زندگی نامه ،کتابهای علمی ،با نگاهی خلاق برای کودکان این آثار را هم در زمره ادبیات کودکان قرار داد.در این سالها کتابهای تصویری هم به عنوان یک گونه بسیار پرطرفدار در حوزه ادبیات کودک رشد قابل توجهی پیدا کردفکه این رشد در حوزه های مختلف همچنان ادامه دارد.
اما در ایران، کسی که برای اولین بار شروع به جمع آوری داستانهای عامیانه برای کودکان پرداخت شخصی به نام “ابوالفضل صبحی مهتدی” بود. (1320).اومجری برنامه قصه گویی در رادیو بود و از طریق رادیو از کودکان خواست که داستانهایی را که شنیده اند برای او بفرستند و نتیجه این اقدام در سه کتاب با عنوان افسانه ها ،افسانه های کهن و عمو نوروز به چاپ رسید.اما پایه گذار اصلی ادبیات کودکان در ایران جبار باغچه بان بود(1264تا1345)که مجموعه اشعارش با عنوان من هم در دنیا آرزو دارم وافسانه بابابرفی بعد از فوت او منتشر شدند.در سالهای بین1298تا1367 عباس یمینی شریف دست به خلق آثاری در حوزه شعر وداستان برای کودکان زد.او اولین کسی بود که برای کودکان مجله منتشر نمود.در این سالها ترجمه آثار غربی برای کودکان در ایران توسط افرادی چون علینقی وزیری،روحی اربابی و مهری آهی آغاز گردید.
سالهای 1340و1341 نقطه عطفی در تاریخ ادبیات کودک در ایران بشمار می آید. در این سالها با تاسیس شورای کتاب کودک(1341) که کار اصلی آن بررسی و انتخاب کتابهای مناسب کودکان و نوجوانان بود،ادبیات کودک در ایران وارد مرحله جدیدی شد، که این روند با تاسیس کانون پرورش کودکان و نوجوانان(1344) به عنوان یک نهاد تخصصی در خصوص ادبیات کودک ،به اوج خودرسید.دراین سالها نویسندگانی چون مهدی آذر یزدی با کتابهای قصه های خوب برای بچه های خوب،زهرا خانلری با کتابهای داستانهای دل انگیز ادبیات فارسی و افسانه سیمرغ،صمد بهرنگی با کتاب قصه های بهرنگ،هوشنگ مرادی کرمانی با کتاب داستانهای مجید و بچه های قالیبافخانه ونیز شاعرانی چون:محمود کیانوش،پروین دولت آبادی آثار ارزشمندی در حوزه ادبیات کودک در ایران ایجاد نمودند.
روند پیشرفت ادبیات کودک در سالهای اخیر با ظهور نویسندگان ،مترجمان،شاعران و تصویرگران کتاب کودک روند رو به رشدی بوده است.که نویسنده در مقالات آتی به بررسی بیشتر وضعیت کنونی ادبیات کودک در ایران خواهد پرداخت.
اما ادبیات کودک در اردبیل:
در حوزه ادبیات کودک در میان اردبیلی های مقیم مرکز،چهره های بزرگی چون:داوود غفارزادگان ،محمدرضا بایرامی ،امیر حسین فردی و جعفر ابراهیمی به چشم می خورند که آثار بسیار خوبی ارائه نموده اند.برای مثال “رمان کوه مرا صدا زد” اثر محمدرضا بایرامی برنده جایزه جهانی کبرای آبی و خرس طلایی از کشور سوئیس یکی از شاخص ترین این آثار در حوزه داستان کودک و نوجوان می باشد. بررسی تم اصلی این اثر که به زندگی بومی و روستایی منطقه اردبیل درسالهای گذشته می پردازد و نیز اقبال بسیار گسترده کتاب در مجامع جهانی ما را به این نتیجه می رساند که در فرهنگ بومی این استان پتانسیل بسیار بالایی برای خلق آثار فاخری در حوزه ادبیات کودک ونوجوان وجود دارد که به عقیده نگارنده تاکنون به خوبی مورد بهره برداری واقع نشده است . نکته مهم دیگر، این است که، با آنکه این چهره ها در حوزه ادبیات کودک و نوجوان جزو بهترین های کشور می باشند وهر یک به نوعی در این عرصه جریان ساز بوده اند، اما تاثیر چندانی در ارتقاء سطح کمی و کیفی حوزه تحت فعالیت شان در اردبیل نداشته اند.
بررسی نگارنده نشان می دهد در چند سال اخیر،آثاری چون:کره الاغ ددری ، موشک بازیگوش(داستان کودک) نوشته:زهرا طهماسبی، قصه های مادرم(داستان کودک)نوشته الهامه انیشه(داستان کودک)،خرس کوچولو و زنبورها(داستان کودک)نوشته زهرا شاهی، توسط نویسندگان بومی مقیم استان در حوزه ادبیات کودک به بازار عرضه گردیده اند.هرچند تلاش این دوستان در این حوزه جای تقدیر فراوان دارد اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که این آثار به لحاظ محتوا و تصویرگری کتاب کودک از ویژگی های استاندارد برخوردارنبوده و بیشتر بصورت بازاری و غیر حرفه ای تولید و منتشر شده اند.
نکته قابل توجه دیگری که در خصوص وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در اردبیل باید بدان توجه نمود این است که طبق بررسی نگارنده تاکنون هیچ تشکل دولتی یا غیر دولتی تحت عنوان “انجمن نویسندگان کودک و نوجوان “در این استان موجود نمی باشد.تا بتواند فعالیتهای منسجم و مستمری چه از لحاظ ایجاد هم اندیشی بیشتر بین نویسندگان این حوزه و چه از لحاظ تلاش برای ارتقا سطح دانش آنها انجام نماید، که نگارنده لزوم تشکیل این انجن را مورد تاکید قرار میدهد.مطب مهم دیگری که باز در این حوزه قابل تامل می باشد اینکه در حال حاضر هیچ نشریه استانی با محوریت کودک و نوجوان در سطح استان منتشر نمی شود.
به طور کلی می توان گفت: ادبیات کودک و نوجوان در استان در حال حاضر دچار نوعی رکود و بی توجهی شده و در سالهای اخیر اثر فاخری در این حوزه به جامعه کودک و نوجوان ارائه نگردیده است.تحول سریع رسانه ها در سطح جامعه و گسترش فزاینده اینترنت،ماهواره و بلوتوث در میان کودکان ونوجوانان لزوم کار بیشتر را در این حوزه بیش از پیش آشکار می کند.نسل حاضر تشنه آموختن است.و چه بجاست ما تلاش کنیم به نیازهای فرزندانمان در حوزه ادبیات با فرهنگ بومی، ایرانی واسلامی مان پاسخ گوییم.
رامین اقتصاد
زمستان89
فهرست منابع:
1پولادی،کمال،بنیادهای ادبیات کودک،نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان،۱۳۸۴
2-قزل ایاق،ثریا،ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن،نشر سمت،۱۳۸۳
3-حجازی،بنفشه،ادبیات کودکان و نوجوانان ویژگی ها و جنبه ها،نشر روشنگران،۱۳۸۱

بخش نقد ادبی | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو