فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 7 اردیبهشت 1403

احمد رحیمی(مرودشت) – درختِ خیمه شب بازی

قلم خاموش و بی جوهر نه اعجازی نه دمسازی
هجومِ خلوتی بی رنگ و، نَهْ پایان و آغازی
سکوتی سرخ تر از خون، ولی بی جنبشِ واژه
چو بغضی بر سرِ راهِ گلوی صحنه پردازی
به ابهام از سرِ بیهودگی تا شب سفر کردم
و گهگاهی سفر تا خاطراتِ شوخِ “نی بازی”
به غم دستِ وفا و دوستی دادم ولی غافل،
هجوم آورد غم بر هستی ام چون لشکرِ نازی
مترسک شد دلم، اما تمامِ کشتزاران سوخت
رمانی تلخ شد ‘خاکستر یک مردِ شیرازی’
وداع از خاطراتِ کهنه ام کردم ولی افسوس!
دلم افسرد، بی طوطیِ تکرارِ سخن سازی
شبِ تاریک و بی فانوس و جنگِ جنگل و اشباح،
تبر بر خویش زد آخر، درختِ خیمه شب بازی…

#احمد رحیمی (مرودشت)

شاعر احمد رحیمی(مرودشت)

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو