فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 7 اردیبهشت 1403

نگاهی اجمالی بر شعر استاد قیصر امین پور

به نام خدا

شعری از استاد قیصر امین پور(شاعر معاصر)

آسمان تعطیل است

بادها بیکارند

ابرها خشک و خسیس

هق هق گریه ی خود را خوردند

من دلم می خواهد

دستمالی خیس

روی پیشانی تب دار بیابان بکشم

دستمالم را اما افسوس

نان ماشینی

در تصرف دارد

.

.

آبروی ده ما را بردند…

در درون فضای شعر تصاویری است که در یک زمان خاص جمع شده اند. و این گونه، شاعر موقعیت شعری را با هویت دادن به مفاهیم مورد نظر و استنباط درون داده های فکری شعر، مورد تحلیل و بررسی شاعرانگی قرار داده است…
با یک مرور کوتاه می توان به این درک رسید که پتانسیل خلق لذت فکر شعر بر مخاطب تا حدودی بالاست…
زبان شعر زبانی است آمیخته با طبیعت، ساده و روان برگرفته از اصول رفتاری بدون دگرگونی های بیان. اکولوژی شعر آمیختگی با حسّ طبیعت گرایی است….تصاویر به دنبال هم به طور طبیعی و منطقی آمده اند..که متکی بر ذهنیت مشترک شاعر و پدیده های اطراف او هم چنین تداوم طبیعی آن هاست.

این تداوم با ذهنیت حاکم بر کلّ شعر است که به ساختمان نهایی آن شکل بخشیده ..امین پور به دنبال درهم ریختن نحو زبان نیست او قصد دارد توجه مخاطبش را بیشتر به محتوا و درون مایه ی ذهنی شعر جلب کند..

دستگاه زیباشناختی شاعر درون شعر زندگی می کند و با خود شعر به ترکیب نهایی رسیده است.. و در شعر رویکردی را مورد تحلیل قرار داده که وابسته به شعر امروز، پیش می رود…اینگونه نویسش یک نوع عملکرد جدید است چرا که هر کس از خواندن چنین شعری به تأویل های متفاوتی می رسد. به خصوص انتهای شعر.

به این عقیده رسیده ام که روابط دونی در شعر درک کامل شاعر را از عناصر وحدت دهنده ی محتوا و شکل شعر تشکیل می دهد که این قائده بر می گردد به زبان و زبان شناسی و اهمیت آن …اگر با دقت نگاه کنیم درخواهیم یافت که کاربرد عناصر تخیل در طول شعر بالاست.. “یکی از ویژگی های بارز اشعار امین پور”

از طرفی دیگر یکی از زیبایی های تصویری در شعر کاربرد آنیمیسم یا همان جان گرایی استanima به معنای روح است..

بادهای بیکار/ابرهای خسیس/پیشانی بیابان (استعاره های مکنیه اضافی از نوع تشخیص)

چند سطرابتدایی شعر برخاسته از نوعی کشف در محدوده ی ذهن است که شامل تصاویر حسی نیز هست.

آسمان تعطیل است

ابرها خشک و خسیس

هق هق گریه ی خود را

خوردند.

همین سطور شامل جنبه هایی از عاطفه و تخیل پردازی است.

طیف واژگانیو که برگرفته از اصول کلیدی کلام است ساده و یکدست پیش می رود.

شاعر از واقعیت عینیobjectiveفاصله گرفته و به واقعیت ذهنیsubjective نزدیک شده است.امین پور صحنه ای از یک جامعه ی نخوت انگیز و انسان های کوته نظر همراه با تضادهای اندیشه را به تصویر کشیده است..

“آسمان” کنایه از جامعه ی خفقان زده و خاموش است.

“ابرها” کنایه از انسان های توخالی و بدون فکراند.

“دستمال خیس” استعاره از قلب بی ریا است..در واقع نقطه ی اوج تفکر شعر همین جاست.

بیابان اشاره به:
1 انسان هایی که در انتظار برآمدن آفتاب ایستاده اند
2) شخص شاعر..

باد در ادبیات رمز آگاهی است در اینجا استعاره از عالمان و افراد آگاه اجتماع اند.. که عقایدشان مورد توجه قرار گرفته نشده و سرکوب گشته.

علاوه بر استعاره پردازی ترکیب عناصر حس و عاطفه یکی دیگر از جلوه های نمایشی شعر است. امین پور این عناصر را با فلسفه ی خود به زندگی نشان می دهد.

او شاعری است مردمی با طبیعت کودکانه و الطاف نو شخصیتی افتاده بدون تکبر….چنین اندیشه ی سالمی در جامعه ای توام با تفاخرهای شخصیتی و در دوران اوج تکنولوژی مدرن به سر می برد.. وی خود را اسیر نان ماشینی می داند(ترکیبی نوظهور) بنابراین وی با اندوخته های واژگانیو خود برای تولید یک ساختار نوستالوژیک تلاش می کند..

انتهای شعر به طور عجیبی پایان می یابد انگار که هنوز ذهن خواننده به دنبال ادامه شعر سردرگم می دود.همین نقطه نحوه ی عملکرد شعر را تغییر می دهد.جمله ای که از لحاظ بافت بیان با جملات فبلی متفاوت است.
در انتها باید بگویم شعری خواندیم پراز نکته های شاعرانه .. هشیاری و دقت امین پور از او شاعری مضمون یاب و نکته سنج ساخته است…

روحش شاد و یادش گرامی باد

با تشکر از حضورتان
چگنی زاده..

بخش نقد ادبی | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو