فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 7 اردیبهشت 1403

شماره ١٤٤: در هیچ پرده نیست، نباشد نوای تو

در هـیـچ پــرده نـیـسـت، نـبــاشـد نـوای تــوعالم پـرست از تـو و خالی است جای توهــر چـــنـــد کـــایــنـــات گـــدای در تـــوانــدیک آفـریـده نـیسـت …

در هـیـچ پــرده نـیـسـت، نـبــاشـد نـوای تــوعالم پـرست از تـو و خالی است جای تو
هــر چـــنـــد کـــایــنـــات گـــدای در تـــوانــدیک آفـریـده نـیسـت کـه دانـد سـرای تـو
تـاج و کـمـر چـو مـوج و حـبـاب اسـت ریخـتـهدر هـر کـنـاره ای ز مـحــیـط سـخـای تــو
آیـیـنـه خـانـه ای اسـت پــر از آفـتــاب و مـاهدامــان خــاک تــیـره ز مـوج صــفــای تــو
هر غنچـه را ز حـمد تـو جـزوی است در بـغلهـر خـار مـی کـنـد بـه زبــانـی ثـنـای تـو
یک قطره اشک سوخته، یک مهره گل استدریـا و کـان نـظـر بـه مـحـیط سـخـای تـو
خــاک ســیـه بــه کـاســه نـمـرود مـی کـنـدهـر پـشـه ای کـه بــال زنـد در هـوای تـو
در مـشـت خـاک مـن چـه بــود لـایـق نـثــار؟هم از تـو جـان ستـانم و سـازم فدای تـو
عــام اســت الـتــفـات کـهـن خــرقـه عـقـولتشریف عشق تا به که بخشد عطای تو
غـیر از نیاز و عـجـز که در کـشـور تـو نیسـتاین مشت خاک تیره چه دارد سزای تـو؟
عـمـر ابــد کـه خــضــر بــود ســایـه پــرورشسروی است پـست بـر لب آب بـقای تـو
صـائب چــه ذره اسـت و چـه دارد فـدا کـنـد؟ای صــد هـزار جــان مـقـدس فــدای تــو

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج