فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 10 اردیبهشت 1403

سلام اي شهر من اي گريه‌زار گم شده در مه ( سید رضا محمدی)

 

سید رضا محمدی

 

سلام اي شهر من اي گريه‌زار گم شده در مه

 

سلام اي شهر من اي گريه‌زار گم شده در مه

نمي‌بيني مرا با كوله‌بار گم شده در مه

دلم تنگ است از اين دنيا و مي‌گريم مگر يابم

تو را اي همدم تنها، سه تار گم شده در مه

شب است و خيبر است و ازدحام تيغ مرحبها

كجايي آي آي اي ذوالفقار گم شده در مه

پس از چشم انتظاريهاي بسيار آمدي اما

سرت كو با توام هان اي بهار گم شده در مه

و من ميراث‌دار هيبت بابا و پاميرم

بسويم باز گرد اي اعتبار گم شده در مه

به سوي جاده سرخ افق هر صبح مي‌بينم

كه مي‌آيد پگاهي آن سوار گم شده در مه