شهره عشق خدایی  ، روح ایمان زینب است

آنکه بسته با برادر عهدو پیمان زینب است

اسوه شورو شهادت،  شهره عشق و وفا

آنکه مانده باز تنها در نیستان زینب است

درد غربت درد تنهایی زجانش ریشه زد

آنکه دارد در نیستان درد هجران زینب است

کربلا در هاله ای  از آتش و خون مانده است

سایه بان و سایه سار جمله طفلان زینب است

سینه ای لبریز آتش ، دیده ای در شط خون

داغدار لاله های سرخ عرفان زینب است

در غم و سوگ برادر پشت پای غافله

 پابرهنه  می نوردد راه میدان زینب است