فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 8 اردیبهشت 1403

علی سلیمانی

تصویر تست
تصویر تست

علی سلیمانی

ای لبت از هر چه سیب سرخ , شیرین بیش تر

کی به پایت می شود افتاد از این بیش تر ؟

ترس دارم عاشقانت مست و مجنون تر شوند

روبری خانه ات بگذار پرچین بیش تر !

ماه سیری چند ! هر شب با وجودت ای پری

موج دریا می رود بالا و پایین بیش تر

وصف آسانی ست… هر چه خنده هایت کم شوند

شهر پیدا می کند شب گرد غمگین بیش تر

آن بهاری که نسیمت را ندارد بهتر است

هر شب عیدش ببارد برف سنگین بیش تر

خواب دیدم نیستی ، تعبیر آمد می رسی

هر چه من دیوانه بودم ابن سیرین بیش تر !

2
دیگر هوای خانه بدون تو سرد نیست

آنقدر درد هست که انگار درد نیست

این زن – همان زنی که به کرات نیمه شب

در انتظار دیدن من گریه کرد – نیست

امشب که راه می روی و دور می شوی

مردی که روی خاک نیفتاده مرد نیست

من در مقابل تو و سودای رفتنت

تسلیم می شوم که توان نبرد نیست

عاشق منم ، کسی که در این کوچه بارها

دور تو گشته است ، ولی دوره گرد نیست

در خانه بعد تو نه خزان است نه بهار

در این کویر دغدغه سبز و زرد نیست

از من ، من پیاده گذر کن ولی عزیز

دنبال تک سوار سفیدت نگرد … نیست

3
نداشتیم هنر جز به بوم چنگ زدن

به عکس های سیاه و سفید رنگ زدن

نداشتیم توان جز به خاک افتادن

به ماه دل نسپردن ، به چشمه سنگ زدن

طلای پاک نبودیم ، نقره داغ شدیم

سزای ماست در این خاک تیره زنگ زدن

چه دیده ایم ز خیام غیر مستی هاش

چه دیده ایم ز تیمور غیر لنگ زدن

بدون اینکه شبی ماه را نظاره کنیم

چه کرده ایم به جز طعنه بر پلنگ زدن

***

در ازدحام ابابیل ها کلاغ شدیم

مرام هر چه کلاغ است لاف جنگ زدن