فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 8 اردیبهشت 1403

نوشین صالحی(مرضیه)

تصویر تست
تصویر تست

نوشین صالحی(مرضیه)

نوشین صالحی(مرضیه)
متولد ۱۷ خرداد ۵۹
اهل همدان و ساکن تهران
متاهل
دبیر رسمی آموزش و پرورش و مربی هلال احمرمنطقه شمیرانات، پژوهشگر برتر کشوری و اولین مدیر مسئول نشریه های دانشجویی دانشگاه اراک
کارشناس بیولوژی از دانشگاه اراک
شعر در قالب سپید می گوید و البته به طور جدی نوشتن رمان را دنبال می کند
رمان (کمی از خودم باقی مانده) و کتاب شعر ( بوسیدمت و تمام شدی) را در دست چاپ دارد

1
کمی از من
در تو باقی مانده
در عاشقانه ترین ثانیه هایت
به زن روبرویت خیره می شوی
طرح لبخندم
از گوشه چشمانت چکه می کند

چنان در رگهایت
رسوب کرده ام
که با هر تلنگری، قلبت مچاله می شود

آدمهایی که با هم خاطره می سازند
کمی از خودشان را
به هم می بخشند
آنها
دیگر
 مثل قبل نخواهند شد.

#نوشين_صالحی

2
خاک هم که شویم در یک سرزمین
بینمان
کوهی سبز می شود
یا گسلی
قلبمان را می شکافد
قطب های هم نامی هستیم
که پیوستنمان
تن قوانین خلقت را می لرزاند
هر بار که یک قدم
به سمتم می آیی
تعادل دنیا را
بر هم می زنی
عبور کن از من
رودهایی هستیم
که بسترمان یکی نمی شود‌.

#نوشين_صالحی

3

من و تو
ذره های یک تن بودیم
در سالهای دور
جدا افتاده
در فرسایشی تدریجی

فرقی نمی کند
در کدام تن
متبلور شویم
یا کدام قرن
خواستنمان تمام نمی شود
عشق
اتفاق ساده ای نبود
در هم گیر کردیم
و پس از آن
هیچ نگاهی
حفره های روحمان را پر نکرد.

#نوشين_صالحی

4

دیگر تمام شد
آسوده بخواب
خاک از تو متورم می شود
گندم به گندم تکثیر می شوی
تا خیابانها
دست از بلعیدن آدمها بردارند
دهان هم‌ که نداشته باشیم
حافظه مان
از انعکاس فریادهایت
دلمه می بندد
زنجره ای می شوی
که شب را به چالش می کشانی
رد رنجهای تو
گلوی گوش های ما را
خواهد گرفت
جراحت تن تو
با هیچ دروغی پاک نمی شود.

#نوشين_صالحی

5
برای تو می نویسم
که خاک را به دندان کشیدی
خانه را به دوش
در رودخانه ای پارو می زنی
که ماهیانش
سهم تو نیست!
گندم سُر خورده آن سوی ترازو
کاه
سهم نفس های تو
کوه
با طوفان و باران
جنگ و باروت، تکان نمی خورد
از فرسایش درون
اما
به تلنگری فرو می ریزد
فرو می ریزد
و ما چون بیچارگان در زنجیر
شانه بالا می اندازیم

دیر رسیدن
عادت
هزار ساله ماست.

#نوشين_صالحی